پایان رژیم بشار اسد،
تسريع فروپاشی دول مرتجع و دیکتاتور
پدرام نوانديش
اتحادیه عرب روز شنبه 12 – 11 – 2011 در نشست فوق العاده خود در قاهره عضویت رژیم سوریه را تعلیق کرد .
این خبری بود که به سرعت روی آنتن خبر گزاری های مطرح جهانی از بی بی سی گرفته تا سی ان ان و العربیه و الجزیره و ... قرار گرفت. از آن روز تا کنون همچنان این خبر و عکس العمل های جهانی مترتب بر این خبر، از سوی دول بورژوازی باز تولید می شود. هر یک به فراخور موقعیت های سیاسی و بحرانی خود، تعلیق عضویت سوریه و رژیم بشار اسد را مورد ارزیابی قرار دادند. دولتهای اروپایی و آمریکا و اسرائیل که در حال حاضر در منجلاب بحران های مزمن اقتصادی و بن بست های سیاسی و ایدئولوژیک فرو رفته اند و حاصل تاکنونی بحرا ن خشونت پلیس آمریکا برای جمع کردن چادرهای جنبش وال استریت، و قتل چند نفر از معرضان به کاپیتالیسم، سقوط دولتهای یونان و ایتالیا بوده، از تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب استقبال کرده اند. رسانه های رژیم اسلامی نیز در حاشیه به این موضوع پرداختند و آن را ساخته و پرداخته غرب و آمریکا و اسرائیل، اعلام کردند. در عین حال که رژیم اسرائیل چندان تمایلی به سقوط بشار اسد از خود نشان نداده است.
دلایل عمده اتخاذ این تصمیم از سوی کشورهای مرتجع و سرکوبگر عرب چیست؟ آیا براستی این ها مدافعان جنبش ضد فقر و دیکتاتوری مردم سوریه شده اند؟ آینده تحولات اخیر کدام است؟
واقعیت این است که این اتحادیه از مجموعه ای از دولتهای مرتجع و عقب مانده ای همانند دیکتاتورهای ساقط شده تونس، مصر، لیبی، و شیوخ جنایت کار دبی، بحرین، قطر، عمان، کویت، و عربستان و چند کشور دیگر که هر کدام دارای سیاه ترین کارنامه ضدیت با زنان، جوانان و مردم فقیر و مهاجر بوده، تشکیل یافته است. در کشورهای سومالی و سودان، جیبوتی و اریتره و موریتانی و کومور، علاوه بر جنگ افزارهای این دولتهای مدافع سرمایه داری، گرسنگی حاصل از نظام اقتصادی مسلط بر جهان همچنان قتل عام میکند. رژیم بشار اسد تانکها و نفر برهایش در خیابانها به کشتار هر روزه تظاهر کنندگان دست می زند تا یک نظام پر از تزویر و جنایت و نابرابر را حفظ کند و اینان نیز نان مردم را از دهان آنان می ربایند و خرافه و مذهب به جای نان به مردم گرسنه و فقیر این کشورها می دهند. بشار اسد همان دوست و همپالگی تا دیروز این شیوخ سرمایه دار و حاکم بر این کشورها بوده است. کشتار مردم سوریه نمی تواند عامل اصلی تعلیق عضویت سوریه در این اتحادیه از سوی این جانیان محسوب گردد. چرا که در حال حاضر در عربستان، در بحرین، در یمن ... مردم کشته میشوند، اما خم به ابروی این جانیان نمی آید . در سودان و سومالی هزاران زن و مرد و کودک توسط باند های تروریست اسلامی به قتل می رسند. بی آنکه بحثی از تعلیق عضویت آنها در میان آورده شود .
اما دلایل اصلی کدام ها هستند؟
1- گسترش موج اعتراض های مردم سوریه که بنا بر اعتراف سازمانهای بین المللی، تاکنون قریب 3500 نفر در آن جان باخته اند، رژیم بشار اسد را در آستانه سقوطی محتوم قرارداده است. این اعتراضات به دنبال به زیر کشیده شدن دیکتاتورهای حاکم در تونس و مصر و لیبی، اوج فزاینده ای پیدا کرده است. جنبش ضد فقر و دیکتاتوری مردم منطقه پس از سقوط بن علی در تونس، مبارک در مصر، سرهنگ دیوانه در لیبی، اکنون چشم به سوریه دوخته است. خصوصا مردم آزادیخواه و برابری طلب ایران، سقوط رژیم بشار اسد را یگانه راه تضعیف رژیم اسلامی ایران می دانند.
2- سقوط قریب الوقوع بشار اسد، و عدم تبعیت کامل جنبش ضد دیکتاتوری از اپوزیسیون های تحت حمایت ترکیه و غرب و شکلگیری اپوزیسیونهای داخل در سوریه، امکان عبور جنبش مردم از اپوزیسیون های تحت الحمایه غرب و ترکیه و تشکیل یک آلترناتیو چپ را بیشتر ساخته است و این امر دولتهای غرب و اسرائیل را به هراس افکنده است. اتحادیه عرب در این راستا سعی می کند با این تصمیم، بخشی از اپوزیسیون ناسیونالیست را برای چانه زنی در فردای سقوط بشار اسد، به سوی خود جلب نماید. این تلاش اتحادیه عرب را بایستی در کنار تلاش های دولت سرکوبگر ترکیه برای اپوزیسیون سازی دید. کافی است به اصطلاح بندهای موافقتنامه پیش از این رژیم اسد با این اتحادیه مبنی بر توقف همه نوع خشونت در سوریه از سوی دولت بشار اسد، آزادی کلیه بازداشت شدگان حوادث اخیر، خروج کلیه نیروهای نظامی از شهرها و مناطق مسکونی، اجازه تهیه گزارش به تمام رسانه های مستقل، به رسانه های مستقل و... توجه شود تا به عمق ریاکاری این دولتهای جنایت پیشه پی برده شود. هیچ یک از این بندهای مورد اشاره در هیچ یک از کشورهای این شیوخ نه تنها اجرا نمیشود بلکه حتی محلی از اعراب در نزد این دولتها ندارد.
3- همچنین فاکتور مهمتری همچون هراس دولتهای اتحادیه به گسترش موج اعتراض به دیکتاتوری به کشورهایی که شیوخ اتحادیه عرب در آنها حکمرانی می کنند، در کنار فشار فزاینده افکار عمومی این کشورها در جهت حمایت از مبارزات مردم سوریه، موجب شده است که این اتحادیه ریاکارانه به اتخاذ تصمیم مبنی بر تعلیق عضویت سوریه در جلسات اتحادیه عرب از تاریخ 16 نوامبر، دست بزند .
شرایط زندگی اجتماعی نابرابر در کشورهای حوزه این اتحادیه در حالی که حتی کمتر از 1 درصد جمعیت، 99 درصد مالک تمام امکانات اجتماعی بوده و نیز حکومت های این کشورها هر کدام قریب به نیم قرن مستبدانه به شیوه سنتی و دیکتاتوری اعمال حاکمیت می کنند. کمترین مجازاتها، قطع دست و گرفتن بینایی انسان ها است. زنان به دلیل رانندگی شلاق زده می شوند و گروهی به ازدواج در حرمسراهای شیوخ در می آیند. کارگران مهاجر از کشورهای هند و جنوب شرقی آسیا، کشورهای خاور دور و تازه مستقل شده، از ابتدائی ترین حقوق انسانی محروم هستند. این شرایط ، آبستن انفجار است. دولت های اتحادیه عرب که خود عامل و سازماندهنده اصلی جنایات در کشورهای خود هستند، این را به خوبی متوجه شده اند. و شاید از خود بپرسند باز سقوط بر شانه کدام دیکتاتور پس از بشار اسد خواهد نشست؟
پیشتر گفته شد، اتخاذ این تصمیم نه به دلیل اعتراض دولتهای این اتحادیه به جنایات تاکنونی رژیم بشار اسد است که در این صورت بایستی عضویت تمام این دولت ها به حالت تعویق در آیند، بلکه تاکیدا به دلیل باز بودن مسیر گسترش اعتراضات به دیگر کشورهای منطقه، اتحادیه در صدد مسدود و محصور کردن این اعتراضات در محیط سوریه بر آمده است .
اما این که این اتحادیه موفق به این می شود که جنبش سرنگونی طلبی و ضد دیکتاتوری را به سوریه مسدود و محدود کند، در حیطه خواست عناصر و دولتهای مرتجع عضو این اتحادیه نبوده و نیست. اعتراض به تحمیل هر روزه فقر و گرسنگی و بیکاری و دیکتاتوری های مادام العمر از سوی مردم، با شعار و پرچم نان در تونس آغاز گشت و بن علی را به زیر کشید. با سرنگونی حسنی مبارک و خلق التحریر در مصر تداوم یافت. جنبش به لیبی رسید و از بالا سرهنگ را عوض کردند. اکنون همزمان در یمن و سوریه و کشورهای اروپایی و آمریکایی و ایران این جنبش تداوم دارد. بورژوازی توان باز داشتن این جنبش را ندارد. زیر فشار مبارزات توده های وسیع که اساسا به کاپيتاليسم معترض هستند٬ هم اتحادیه بورژوازی عرب رژیم بشار اسد را از جلسات خود تعلیق می کند و هم بورژوازی جهانی مجبور به خاتمه دادن به حمایت های جنایت کارانه شان می شوند.
این پروسه ای است که یکایک این دیکتاتوری ها را انتظار می کشد. سقوط بشار اسد، ضربه بزرگی به حامی اصلی آن در منطقه، یعنی رژیم اسلامى ایران خواهد زد. مبارزات اکثریت مردم آزادیخواه و برابری طلب ایران با سقوط بشار اسد وارد فاز جدیدی خواهد شد .
16 نوامبر 2011